eminem lyrics
stir up
1. هم زدن، مخلوط کردن2. نگران و مضطرب كردن maybe i need to stir up shit شاید لازمه که گوه رو هم بزنم
jam a crest whitestrip in the tip of *******
jam مربا crest تاج=crown strip=نوار ،روبان tip of *******=نوک کیرم
jumbled in mumbo-jumbo
jumbled ناموزون jumbled words کلمات ناموزون
میخ
nail ,spike ,Pin
شبانه
nightStick
سروصدای رعدوبرق
rumblings of thunder
پیچ
screw
lit
turn on روشن کردن you just lit the fuse تو فقط فیوز رو روشن کردی
وارونه
upside
vice معاون
vice president معاون رئیس جمهور
vise,vice
vise چسبناک vice معاون
آچار
wrench=آچار ، آچار کشی کردن
vocal
آواز
Porterhouse
ابجو و فروشگاه غذا(فست فود ورستوران)
effing
اثر
effing recovery
اثرِ ریکاوری(آلبوم ریکاوری)
revival
احیا
staple
اصلى, اساسى, بنيادى =main basicاصلی ،اساسی ،بنیادی=fundamental primaryاولیه ،اصلی essentialضروری ،مهم
critique
انتقاد
critiquing
انتقاد کردن
stick it in a vise grip
اونو بچسبونید به یه چنگالِ چسبناک vise =چسبناک grip =،پنجه ،چنگال،پنجه
Hang it on a spike fence
اونو روی حصارِ میخکوب آویزون کن
flick it like a light switch
اونو مانند کلید چراغ ، تلنگر بزنین
pipe wrench
اچار لوله بازکن
club
باشگاه ، چماق زدن
sidekick
بغل پا ، تی پا
strip
بند، نوار
rather
به جای
rather than
به جای اینکه` rather than=instead of(بجای) although(اگرچه)
preferably (adv)
ترجیحا
imitate
تقلید کردن
flick
تلنگر=flick=flip
you never cought it
تو هیچ وقت نگرفتیش
lean
تکیه کردن ،تکیه دادن ، لاغر=skinny ,thin ,slim
choppy flow
جریان آب های آلوده(طعنه به فلو های تخمی اونا)
And now he wants to take it out on us" (Ooouuu)
حالا میخواد اونو از ما بگیره (اووووووو)
Volume
حجم،گنجايش،مقدار quantity
spike fence
حصار میخکوب
dump
خالی کردن (زباله) ،ریختن (زباله) pour trash pour rubbish
crumble
خرد شدن، فرو ريختن crumble=collapse=fall in=pour down
smash
درهم كوبيدن، خردكردن
bucks
دلار
rumble
رام کردن
Thames
رودخانه تِمز
mumbling
زمزمه کردن whisper
rumble
سروصدا
rumblings
سروصداکردن ها
flickering light
سوسو زدن نور، تند تند خاموش شدن چراغ این حالت رو بوجود میاره
rumor
شایعه
clone
شبیه
syrup
شربت
bash
شلاق
split
شکاف
era
عصر age
Misconstrued
غلط false
sub-par
فرعی
humble
فروتن
yachty
قایق بادبانی
polarize
قطبی کردن
flicker
لرزش
renewed
مجدد ،تجدید شده ،
i rather do than
من انجام میدم بجای اینکه
i bashed you upside it
من تورو وارونه شلاق زدم
I bashed you upside it
من تورو وارونه کردم
I just don't get
من نگرفتم ،من متوجه نشدم
i polarize shit
من گه رو قطبی میکنم(یخی)
nail
میخ ، ناخن
spike
میخnail، میخکوب کردن
choppy
نخود ، آب های آلوده
fence
نرده ،حصار ، ورزش=شمشیر بازی
rather
نسبتا
ninie tenth
نه دهم
And rumor is im hungryr
و شایعه اینه که من گرسنمه
Valium
ولوم
so thames might freeze
پس ممکنه رودخانه تمز یخ بزنه
whopper
چیزی که بسیار زیاد یا بسیار بزرگ است a thing that is extremely or unusually large.
pummel
کوبیدن ، له کردن
Skim
کَف گرفتن بطور سطحی بررسی کردن skim trough the music to get shit reviews یه بررسی سطحی از موزیک کافیه برای گرفتن نظرات گوهی